سواد را به کودکان پیش از دبستان نیاموزید

دادن تبلت یا آی پد در کنار سایر وسایل سیسمونی کودکان شاید در ابتدا درحد یک شوخی مطرح بود، اما حالا در برخورد با کودکان یک سال به بالا این مزاح به حقیقت تبدیل شده ودر هر خانه می توانیم کودکی را پیدا کنیم که یک تبلت یا تلفن هوشمند به دستش داده شده تا ساکت در گوشه بنشیند و با آن بازی کند.

کودکان لوح سفیدی هستند که بر روی ذهنشان هر چه بنویسیم همان به عنوان سرلوحه زندگی نقش می بندد و در مسیر ادامه زندگی به طور مداوم آموخته های جدید را با آموخته هایی که در ذهنش به ثبت رسیده اند مقایسه و بررسی می کند. پدرها و مادرها عموما در استفاده از تبلت و یا تلفن های هوشمند، دو هدف افزایش هوش و یادگیری و سرگرم کردن کودکان را دنبال می کنند. برخی از آنها عقیده دارند که استفاده از این وسایل برای تقویت  ذهن کودکانشان  مفید است  اما این در حالی است که کودکان از سنین پایین ذهن آماده ای برای یادگیری دارند بنابراین عادات های بد استفاده بیش از حد از این تکنولوژی ها حداقل برای کودکانی که به مدرسه نمی روند مناسب نیست.

سواد را به کودکان پیش از دبستان نیاموزید

روان شناسان بالینی در آمریکا به والدین هشدار داده اند که کودکان نباید ساعات طولانی در اتاقشان با این وسایل مشغول به بازی باشند و حتی اگر به عنوان اسباب بازی از این وسایل استفاده میکنند باید با نظارت والدین باشد.

دکتر حبیب الله مسعودی فرید معاون اجتماعی سازمان بهزیستی تهران و دبیرعلمی کنگره کودکان زیر شش سال در ارتباط با نقش رسانه و فضای مجازی بر یادگیری کودکان می گوید: فضای مجازی و رسانه ها  یک بستر مناسب برای یادگیری هستند اما نکته مهم این است که قبل از استفاده آن باید آموزش ها و زیرساخت های لازم فراهم شود. افراد باید در سنین مختلف سواد رسانه ای و استفاده از آنها را یادبگیرند. در استفاده کودکان زیر 6 سال باید بر روی سواد رسانه ای والدین کار کنیم.

در ادامه گفتگوی تبیان را با دکتر مسعودی فرید بخوانید:

سهم و کارکرد رسانه های تصویری و الکترونیکی در آموزش به کودکان چه میزان است؟

متاسفانه امروزه رسانه ها نقش "نگهدار بچه" را پیدا کرده اند؛ یعنی کودک از صبح تا شب با تلویزیون سرگرم می شود و در شکل جدید استفاده از تلفن همراه و تبلت نیز به آن اضافه شده است.  والدین از این امکانات برای آرام کردن کودک بهره می برند در حالی که این روش مورد قبول و تایید روان شناسان نیست. 

در استفاده از رسانه و ابزار الکترونیکی هدف ما نباید سرگرم کردن کودک  بلکه باید در جهت رشد و تکامل کودکان باشد. این ابزار قطعا بر رشد کودکان اثر می گذارد اما آنچه مهم است اینکه حتما باید کنترل شده و برنامه ریزی شده مورد استفاده قرار بگیرند. 

در برخی از مهدهای کودک از این وسایل به منظور آموزش به کودکان استفاده می شود تا چه میزان می تواند مفید واقع شود؟
 طراحی بازی های آنلاین و غیره موجود در تبلت ها و تلفن همراه اغلب مناسب گروه سنی کودکان نیست. اما از سوی دیگر این بازی ها می تواند فرصت دیگری را به ما بدهد. اگر با نگاه رشد و تکامل همه جانبه کودکان نگاه کنیم می توانیم با برنامه ریزی مناسب در جهت پرورش بچه ها از آنها بهره ببریم. اما اینکه چگونه از این فرصت استفاده کنیم بسته به محتوای آن دارد. گاهی استفاده از روش های تدریس سنتی که محتوای لازم را ندارند نیز برای تعلیم کودکان مناسب نیست. در پیام رسان ها و کانال هایی که برای کودکان تهیه می شود محتوای شکل گرفته مهم است. این محتواها  قطعا باید با رویکرد تعاملی مورد استفاده قرار بگیرند که با مشارکت خود کودکان باشد. محتواها نباید موجب منفعل شدن کودک شود و در عوض باید موجب ترغیب و تشویق و حتی در مواردی فعالیت های بدنی باشد. باید به گونه ای تهیه شوند که علاوه بر رشد جسمانی و روانی و ذهنی کودک مهارت های لازم نیز به آنها آموزش داده شود. تاکید ما بر این بوده است که یادگیری بهتر است به شکل غیر مستقیم تحت لوای بازی، شعر، داستان و قصه باشد.

در مهد کودکی برای آنکه خلاقیت ذهنی کودکان را بالا ببرد  از آنها خواسته شد تا با روش های مختلفی طول اتاق را طی کنند. در این گونه از بازی ها علاوه بر افزایش خلاقیت ذهنی همزمان موجب فعالیت بدنی آنها نیز می شود.

رسانه ملی در تربیت و آموزش کودکان چه نقشی دارد؟

از رسانه ملی باید در  حد خودش انتظار داشت و نمی توان اندازه مهد کودک که جنبه تعاملی دارد و کودک خودش حضور دارد توقع آموزش و تربیت داشت. تاثیر ابتدایی و اولیه رسانه باید بر روی خانواده و والدین باشد. اینکه والدین در ارتباط با کودک خود چگونه باید رفتار کنند.
به نظر من در شورای  سیاست گذاری سلامت در  رسانه ذیل آن باید یک کمیته کودک تعریف شود.  وقتی برنامه های کودک را در کانال های مختلف نگاه می کنید باید در پَس آموزه های آن این به ذهن متبادر شود که برای تهیه و تدوین برنامه های کودک با توجه به رشد همه جانبه کودک برنامه ها تهیه و تدوین می شوند. متاسفانه اکنون یک هدف مشترک در چنین برنامه هایی دیده نمی شود و هر شبکه به صورت مستقل کار می کند حتی در یک شبکه هم برنامه های مختلف آن با هم یک رویکرد مشترک ندارند. 

تبیان: برخی از والدین با دیدن یک کودک استثنایی که می تواند در سن پیش از دبستان بخواند یا بنویسد فرزند خود را مجبور به آموزش می کنند، این چه تاثیری در یادگیری های بعدی او دارد؟
این مطالب در یادگیری های بعد اثر بسزایی دارد. اگر محتوا مناسب نباشد در یادگیری های بعدی که همان مطلب را با شیوه درست به کودک آموزش می دهد او دچار مشکل می شود. به طور مثال، با کودکان پیش از دبستان نوشتن و خواندن را کار نکنید. گرچه در برخی از برنامه های تلویزیونی کودکانی را نشان می دهند که در سن کم می توانند بنویسند یا بخوانند و یا تبلیغاتی که به این کودکان نوشتن و خواندن را آموزش می دهد. این امر به هیچ عنوان توسط روان شناسان توصیه نمی شود چرا که ممکن است باروش های سوادآموزی که در مدرسه قرار است کودک یادگیرد منافات داشته باشد. روش غلط سواد آموزی به کودک هم یادگیری های بعدی او را دچار مشکل می سازدو هم معلمان در حذف مطالب پیشین و جایگزین کردن شیوه درست دچار سختی می شوند. کودکان یارانه نیستند که بتوانیم با یک دکمه آنها را فرمت کنیم و برنامه جدیدی در ذهن شان بریزیم. منافات یادگیری های قبلی با مطالب جدید او را دچار سرگردانی می کند.

 

منبع